اگر بخواهی مشکلات موجود در سینما را بشماریم قطعا تعداد آن بیش‌تر انگشتان دو دست می‌شود، اما یکی از مهم‌ترین موضوعاتی که همواره مطرح می‌شود و حتی عباس رافعی در مطلبی با عنوان «با ترویج فیلم‌های کمدی به سینمای ایران خیانت کردند» بحران اصلی سینما را عدم توازان در اکران فیلم‌ها دانست و بر این باور بو که اکران بیش از حد فیلم‌های کمدی آسیب جدی به سینما وارد کرده است. اما آیا بحران اصلی سینما ما فقط همین مورد است یا موارد دیگریی هم در کنار آن وجود دارد تا رائد فریدزاده، رییس سازمان سینمایی به آن‌ها رسیدگی کند؟ برای پاسخ به این پرسش به گفت‌وگو با خسرو دهقان، منتقد سینما پرداختیم که در ادامه می‌خوانید.

آیا بحران اصلی سینمای ما موضوع عدم توازن بین در اکران گیشه است؟

نکته این است که تصمیم‌گیری درباره این موضوع بر عهده تماشاگر است.

حتی اگر فیلم‌های دیگر هم اکران شود چنین اتفاقی رخ نمی‌دهد؟

خیر، به این خاطر که اگر مخاطب عادی قرار بود در تصمیم‌گیری درباره این ماجرا نقش داشته باشد، باید تیراژ کتاب‌ها ۱۴ میلیون بود نه ۲۵۰ دانه. پس تماشاگر عادی قرار است زندگی عادی خودش را داشته باشد، تماشاگر روشنفکر هم زندگی روشنفکرانه خودش را دنبال می‌کند، در تاریخ سینمای جهان هم همین‌گونه است، هرکسی زندگی خودش را دارد.

رییس سازمان سینمایی فعلی باید سینما را به جریان بیندازد بگذارید یک مثال ساده بزنم شما اگر بقالی داشته باشید همه نوع جنسی در آن می‌ریزید و در آن را باز می‌کنید تا هرکسی هرچه می‌خواهد را بخرد، سینما هم همین است این در را باز کنید و امکان ساخت بدهید و هرکس فیلم مورد علاقه خودش را می‌بیند.

در واقع باید امکان به وجود بیاورد تا مخاطبین مختلف فیلم محبوبشان را پیدا کنند نه اینکه سلیقه بسازند.

اگر سینما متعلق به یک قشر خاص باشد، کسی حاضر نیست برای ساخت فیلم‌های دیگر هزینه کند/ پس از سال‌ها  «گنج قارون» پر فروش‌ترین فیلم سینمای ایران است
خسرو دهقان

وجود ممیزی و سانسور تا چه میزان روی وضعیت سینما تاثیر گذاشته و تبدیل به یک بحران شده است؟

مسئله ممیزی‌ها هم همواره در سینما وجود دارد اگر رییس سازمان سینمایی بتواند آن را محدودتر کنند اوضاع رو به راه‌تر می‌شود و هنرمندان آزادانه‌تر می‌توانند فیلم بسازند.

آیا این ممیزی‌ها در طول تاریخ سینما روی تغییر ذائقه مخاطبان تاثیر گذاشته است؟ 

بله تاثیر گذاشته اما روند کندی را طی کرده است چون به هر حال تماشاگر فیلم خودش را تماشا می‌کند اگر در طول تاریخ سینمای ایران فروش فیلم‌ها را بررسی کنیم، پس از سال‌ها همچنان «گنج قارون» پر فروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران است.

بیشتر بخوانید:

رییس سازمان سینمایی مسیر شکست‌خورده را ادامه ندهد

داریوش مهرجویی از زمان خودش جلوتر بود

سال‌هاست زنگ خطر برای کودکان به صدا درآمده است/ وضعیت سینمای کودکان بحرانی است

واقعا ارزش یک فیلم را چه چیزی مشخص می‌کند؟ اثر گذاری که روی جامعه دارد یا میزان فروش و آورده مالی که برای گیشه سینما دارد؟

هر دو، اما این نکته را هم در نظر داشته باشید که تاثیرگذاری روی فرهنگ و سلیقه، خیلی کند، آرام و غیر مستقیم است.

کاری که آقای فریدزاده باید انجام دهند این است که به مسئله سانسور توجه کنند، سینما را به جریان بیندازند و کاری کنند که تمام صنوف صاحب شغل شوند وقتی یک عده خاص کار می‌کنند همان تیم هم همیشه کار دارند و باقی افراد می‌مانند.

شما وقتی می‌خواهید شعر بنویسید، با یک قلم و کاغذ امور پیش می‌رود، اما برای ساخت یک فیلم دست‌کم به ۱۵ میلیارد تومان پول نیاز است، نکته هم این است اگر سینما برای همه نباشد و متعلق به یک قشر خاص باشد، کسی حاضر نیست برای ساخت فیلم‌های دیگر هزینه کند. 

اکنون نهادهای سرمایه‌گذار مثل فارابی حضور دارند، عملکرد آن‌ها را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

روزگاری خوب بود اما الان تاثیر آن‌ها حتی به زیر صفر رسیده است. سینما خرج دارد و دولت هم باید حمایت کند و تهیه‌کننده دولتی سودای سو استفاده نداشته باشد تا وضعیت کمی بهتر شود.

آقای فریدزاده اگر به همین نکات توجه کند می‌تواند اندکی وضع سینما را بهبود بخشد.

۲۴۵۲۴۵


خبر آنلاین