حسین قره: او پیش‌ازاین با فیلم‌های کوتاه «عروسک» و «دختر خوب» در جشنواره‌های داخلی و خارجی حضور داشته و برای فیلم کوتاه «عروسک» جایزه بهترین فیلم از نگاه منتقدان جشنواره ویتنی انگلستان، جایزه بهترین فیلم جشنواره فیوری‌کامپوی ایتالیا، بهترین فیلم کودک جشنواره شیکاگو را از آن خود کرده است و بهترین فیلم جشنواره یوآلیتی فرانسه را کسب کرد و همچنین بهترین فیلم جشنواره کار و بهترین فیلم جشنواره پلیس و شمسه نیز در ایران را به دست آورد.همچنین فیلم کوتاه «دختر خوب» این کارگردان منتخب پنجاه و پنجمین دوره جشنواره هومبولت آمریکا شد و جایزه ویژه هیئت داوران از دو جشنواره ناپولی و اسکواردی ایتالیا، جایزه بهترین فیلمنامه، بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر زن از جشنواره امی‌کُرتی ایتالیا را کسب کرده است…

 به بهانه حضور او در بخش شاخه زیتون جشنواره فیلم کوتاه تهران با او گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

 خانه چندمین کار شما است؟

 فیلم خانه چهارمین فیلم داستانی کوتاه من است که امسال با این فیلم کوتاه در بخش شاخه زیتون جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران حضور دارم.

 سینما را از کجا آغاز کردید؟

 شروع کار من قبل از فیلم‌سازی با نگارش فیلمنامه و بازنویسی بوده و بعد از آن شروع به ساختن مستند کردم و در ادامه فیلمنامه‌های کوتاهی که خودم نوشتم را ساختم.

 برای ساخت فیلم کوتاه پیداکردن تهیه‌کننده کار ساده‌ای است؟

 برای دیگران دقیق نمی‌دانم، ولی ازآنجایی‌که من عضو گروه یا جریان خاص یا دانش‌آموخته‌ی اورگان یا سازمانی نبودم برای همین قبول کردن تهیه‌کنندگی اثری که می‌خواستم بسازم سخت بود.

 فیلم کوتاه «دختر خوب» جوایز متعددی را گرفت، ایده اولیه فیلم از کجا می‌آید؟

 داستان را از واقعیت گرفتم فکر می‌کنم سال ۱۳۹۴ بود که در سایت دیوار خواندم دختر نوجوانی موهایش را برای فروش گذاشته است، اتفاق غریبی بود، جرقه اصلی در آن زمان برایم زده شد و همین شد که فیلمنامه دختر خوب را نوشتم و ساختم. اول قرار بود، حامد عنقا تهیه‌کنندگی کار را قبول کند؛ اما باتوجه‌به خاص بودن موضوع ایشان بعد از مدتی انصراف دادند. هم زمان و به این مانی قندی که از فیلمنامه استقبال کرده بود جایگزین شد و پروژه رو جلو بردیم. همان‌طور که شما اشاره کردید بعدها فیلم در جشنواره‌ها مورد استقبال قرار گرفت. بابت آن اتفاق خدا را شاکرم، یادم هست بعد از فیلم تازه بحث فروش موی دختران و زنان خبرساز شد و ما توانستیم هم‌زمان با یک پدیده اجتماعی فیلم را بسازیم.

 عروسک فیلم تلخی است از کودکی که با صحنه‌های همچون باران و خیابان‌های تیره و نقطه امیدی که همان عروسک باشد، گره‌خورده است، ایده آن فیلم از کجا می‌آید؟

 فیلمنامه عروسک در واقع قصه‌ی اصلی آرزوهاست و نرسیدن‌ها؛ کودکانی که دستشان به قد آرزوهایشان نمی‌رسد؛ درست است، در جشنواره‌ها و بعضی از دوستان اولین سؤال تقریباً همین که چرا پایان عروسک آن قدر تلخ است، در جواب می‌توانم بگویم اساساً پایان همه چیز در این جهان تلخ است و زندگی رویدادی سراسر دراماتیک است. این ذات زندگی است، نرسیدن به خواسته‌ها بخشی از زندگی است، چه در کودکی و چه در بزرگسالی.

ایده اصلی فیلم‌هایم تصویر درد و رنج آدم‌هاست

 همچنان موضوع و محور کارهای شما کودکان است؟

 در جهانی که هر روز جنگ و خشونت و اعتراض و سرکوب وجود دارد دغدغه من کودکان و زنان است. مسئله اصلی و اولویت من مباحث اخلاقی و انسانی است، کافی است به اطرافمان در سرزمین خودمان و جهان نگاه کنیم، انسانیت و رعایت حقوق آدم‌ها کجای معادلات جهانی است، من دوست دارم پیرامون این موضوع کار کنم. اینکه زنان و کودکان بیشتر مورد ناملایمات زندگی و انسانی قرار می‌گیرند من را به این سمت سوق داده است، اما به قطع و یقین نمی‌گویم کارهای بعدی من هم در مورد زنان است، چون واقعاً نگاه بسته‌ای ندارم و انسان و انسانیت برای من اهمیت دارد، شاید شخصیت اصلی قصه‌ی بعدی‌ام مرد باشد .

 چطور خانه به بخش شاخه زیتون جشنواره فیلم کوتاه تهران رسید؟

همان‌طور که گفتم واقعاً عضو حزب و دسته و گروهی نیستم و هیچ سازمان و نهادی از من حمایت نمی‌کند، مسئله اصلی من آدم‌ها هستند با گوشت و پوست و خون در این جهان رنج می‌برند، فارغ و جنسیت و سن برای من مهم است که در فرصت کوتاه چه می‌کشند. خانه هم مسئله‌اش همین است، وقتی فیلم برای بخش شاخه زیتون جشنواره دعوت شد نکته خیلی جالب برایم اتفاق افتاد اینکه در فضای مجازی بعضی از کسانی که دنبال‌کننده من بودند و اخبار مرتبط با فیلم خانه را دیدند به من گفتند که من میانه بازی می‌کنم. جالب است که هنوز فیلم را ندیدند و قضاوت می‌کنند، می‌خواهم دوباره تأکید کنم تا هر زمانی که توان و قدرت نوشتن و ساختن اثری را داشته باشم بحث اول و آخر من انسانیت است چه موضوع جنگ باشد چه موضوعات دیگر…

 برای پایان نکته مانده است که بگویید؟

 خاطره‌ای که از کارم برایم لذت‌بخش است این است که سال‌ها قبل در دفتر بشری فیلم جلسه‌ای با آقای اصغر فرهادی داشتم فیلمنامه‌ای را از من خوانده بودند (آن زمان فقط فیلمنامه می‌نوشتم) با من تماسی گرفته شد و گفتند فلان ساعت اینجا باشید آقای فرهادی کارتان دارند. رفتم و جمله‌ای به من گفتند: با قدرت به راهت ادامه بده تو روزی دغدغه‌هایت را خواهی ساخت… شنیدن این جمله از ایشان انگیزه خیلی خوبی برایم شد.

۵۷۵۷


خبر آنلاین