حضور سینمای کودک و نوجوان ایران در بازار جهانی و جشنواره‌های بین‌المللی به شدت کمرنگ و نادیده گرفته شده است. این وضعیت ناشی از محدودیت‌های تولید و بی‌توجهی به برگزاری جشنواره‌های مؤثر است. در حالی که برخی فیلم‌های ایرانی موفق به کسب جوایز بین‌المللی شده‌اند، باید از این فرصت جهانی به‌طور جدی استفاده شود تا سینمای کودک و نوجوان ایران بتواند در بعد تجاری‌اش در اکران‌های جهانی سهمی داشته باشد. بازار فیلم در جهان می‌تواند به رشد و ارتقای این سینما کمک کند.

در سطح جهانی، سینمای کودک و نوجوان، به‌ویژه در ژانر فانتزی، تحولات چشمگیری را تجربه کرده است. آثار بین‌المللی با تکیه بر مضامین تربیتی و آموزشی، توانسته‌اند به‌ شکلی جذاب و مؤثر پیام‌های خود را به مخاطب انتقال دهند. در مقابل، سینمای کودک و نوجوان ایران بیشتر به روایت‌های ساده و سطحی و پرداختن به حواشی کم‌اهمیت محدود شده است. سینمای جهانی از هر فیلم به‌عنوان فرصتی برای انتقال پیام‌های آموزنده و عمیق بهره می‌برد، در حالی که سینمای ایران از این قابلیت‌ها فاصله گرفته و نیازمند بازنگری جدی است.

این شکاف آشکار در رویکردها، بیانگر ناتوانی سینمای کودک و نوجوان ایران در ارائه محتوای غنی و جذاب است. اگر سینمای کودک ایران بخواهد در سطح بین‌المللی رقابت کند و درخشندگی لازم را به دست آورد، باید به‌طور جدی از قالب‌های تکراری و مبتذل فاصله بگیرد و به تولید آثاری با مضامین عمیق‌تر و جذاب‌تر بپردازد. غفلت از این ضرورت مانع از رشد سینما خواهد شد و باعث از دست رفتن فرصت‌های مهم برای جذب مخاطب و تأثیرگذاری در سطح جهانی خواهد گردید.

سینماگران این ژانر در ایران باید به این نکته توجه داشته باشد که این سینما برای کودک است، نه صرفاً درباره کودک. در واقع، نیازها و خواسته‌های واقعی مخاطب باید در کانون توجه قرار گیرد و محتوای فیلم‌ها بر اساس آن طراحی شود. این رویکرد به تولید آثاری با محتوای غنی و آموزنده منجر خواهد شد که در عین حال از نظر سرگرمی نیز جذاب و مورد توجه باشند. تنها در این صورت است که سینمای کودک و نوجوان ایران می‌تواند به ارتقای سطح خود و در نهایت دستیابی به موفقیت‌های بین‌المللی امیدوار باشد.

سینمای کودک و نوجوان در ایران، از دهه‌های گذشته با تلاش‌های خلاقانه چهره‌هایی همچون زنده‌یاد فرشته طائرپور و وحید نیکخواه آزاد به اوج خود رسید. این دوران با تولید آثار فاخر فرهنگی و اجتماعی همراه بود و ارتباط تنگاتنگ با مخاطبان خردسال و نوجوان برقرار می‌کرد. فیلم‌هایی مانند «گلنار»، «مدرسه موش‌ها»، «پاتال و آرزوهای کوچک» در دو دهه‌ی طلایی این حوزه، قلب کودکان و نوجوانان را فتح کردند. سالن‌های سینما مملو از تماشاگرانی بود که با اشتیاق به تماشای فیلم‌های مختص خود می‌رفتند و جشنواره‌های فیلم کودک و نوجوان با حضور پرشور علاقه‌مندان برگزار می‌شد.

اما با گذشت زمان و تغییرات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، سینمای کودک و نوجوان ایران از آن درخشش فاصله گرفت. نسلی که این سینما را هدایت می‌کرد، به دلایل مختلف از دغدغه‌های اصلی خود دور شد. چهره‌هایی چون وحید نیکخواه آزاد که با تعهد و شور به این حوزه ورود کرده بودند، به تدریج از مرکز توجه خارج شدند. گرچه نیکخواه آزاد همچنان با انگیزه و تخصص در این عرصه حضور دارد، اما به نظر می‌رسد که این نسل، که زمانی پرچمدار سینمای کودک و نوجوان بودند، دیگر آن نقش محوری را در تحولات این سینما ایفا نمی‌کنند.

بازگشت سینما به دوران گذشته به آسانی ممکن نیست، اما این به معنای نادیده‌گرفتن تجربیات و تخصص‌هایی نیست که در دهه‌های قبل به دست آمده‌اند. چهره‌هایی مانند نیکخواه آزاد باید به‌عنوان مشاوران اصلی در تدوین سیاست‌های جدید سینمای کودک و نوجوان مورد توجه قرار گیرند. او با شناخت عمیق از سینمای کودک و نوجوان، فیلم‌هایی ساخت که توانستند کودکان را با دنیای واقعی و خیالی پیوند دهند. نیکخواه آزاد به سینمایی اعتقاد داشت که علاوه بر سرگرمی، جنبه‌های آموزشی و ارزش‌های اخلاقی نیز داشته باشد. این ویژگی‌ها می‌تواند به احیای سینمای کودک و نوجوان کمک کند.

امروز که تکنولوژی‌های نوین به شدت بر روند تولید و مصرف محتوا تأثیر گذاشته‌اند، لازم است از تجربیات گذشته برای طراحی یک سینمای نوین استفاده شود که بتواند با واقعیت‌های جدید همخوانی داشته باشد. بی‌توجهی به این ضرورت به منزله از دست دادن هویت سینمای کودک و نوجوان ایران است و باعث فاصله‌گیری این سینما از نیازها و خواسته‌های واقعی مخاطبانش خواهد شد.

نسل جدید کودکان و نوجوانان به‌طور عمیق با تحولات تکنولوژی پیوند خورده است. اینترنت، پلتفرم‌های دیجیتال و هوش مصنوعی ابزارهای بی‌نظیری برای دسترسی به محتوای متنوع در اختیار آن‌ها قرار داده‌اند. برای احیای سینمای کودک و نوجوان و بازگرداندن آن به مسیر موفقیت، ضروری است که طرحی نوین با رویکردی مدرن و متناسب با فضای کنونی سینما طراحی شود.

این سینمای جدید باید توانایی ارتباط مؤثر با دنیای مجازی و دیجیتال را داشته باشد. به‌جای تمرکز صرف بر سالن‌های سینما به‌عنوان تنها مکان نمایش فیلم، باید از امکانات دیجیتال و پلتفرم‌های اینترنتی برای انتشار محتوا بهره‌برداری کرد. کودکان و نوجوانان امروز بیش از هر زمان دیگری به محتوای دیجیتال دسترسی دارند و این محتوا باید با سرعت و کیفیت بالا ارائه شود تا جذابیت خود را حفظ کند.

سینمای کودک و نوجوان ایران باید به سرعت به این واقعیت‌ها توجه کند و به سمت تولید محتواهای جذاب و نوین حرکت کند. نادیده گرفتن این تغییرات به معنای از دست دادن مخاطب و شکست در جلب توجه نسل جدید خواهد بود. سینماگران باید با آغوش باز به استقبال این تحولات رفته و خلاقیت و نوآوری را در اولویت قرار دهند.

این تغییرات نیازمند همکاری و همفکری میان سینماگران، نویسندگان و کارشناسان حوزه کودک و نوجوان است. بهره‌برداری از تجربیات گذشته و خلق آثار منحصر به فرد که با دنیای دیجیتال همخوانی داشته باشد، ضروری است.

این تغییرات به‌طور جدی تهدیدی برای سینمای سنتی به شمار می‌آید. اگر سینماگران نتوانند به این تغییرات پاسخ دهند و محتوای جذاب و مرتبطی تولید کنند، به سرعت در برابر رقبای دیجیتالی خود از دست خواهند رفت. بنابراین، سینمای کودک و نوجوان باید با درک عمیق از نیازهای مخاطبان جوان و بهره‌برداری از امکانات هوش مصنوعی، راه‌حل‌های خلاقانه‌ای ارائه دهد تا دوباره جایگاه خود را بازپس گیرد.

شاید سینمای کودک و نوجوان در این مقطع به یک نفس عمیق نیاز داشته باشد تا دوباره جان بگیرد. نیاز به بازنگری، تجدید انرژی و خلق ایده‌های نو در این سینما کاملاً احساس می‌شود، تا بتواند با تحولات دنیای امروز و سلیقه‌های نسل جدید هماهنگ شده و بار دیگر تأثیرگذاری خود را بازیابد.

5757                           


خبر آنلاین