مهسا بهادری: بنیاد سینمایی فارابی در دهه نخست فعالیت خود، نقشی بیبدیل در شکلگیری موج تازهای از سینمای اندیشهمحور ایفا کرد. فیلمهایی چون «باشو غریبه کوچک»، «مادر» و «از کرخه تا راین»، که امروز در حافظه جمعی مخاطبان ایرانی ماندگار شدهاند، با حمایت مستقیم این بنیاد به ثمر رسیدند. این دوره، از اواخر دهه ۱۳۶۰ تا میانه دهه ۱۳۸۰، دوران طلایی فارابی به شمار میرود؛ دورهای که طی آن، فارابی به سکوی پرتاب سینمای ایران در جشنوارههای جهانی بدل شد.
محمد بهشتی، از چهرههای تأثیرگذار فرهنگی پس از انقلاب، به عنوان بنیانگذار و اولین مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی شناخته میشود. او در سال ۱۳۶۲ با همراهی چهرههایی چون سید محمد خاتمی (وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی) این بنیاد را با هدف ساماندهی، حمایت و هدایت سینمای ایران تأسیس کرد.
نقش بهشتی تنها مدیریتی نبود؛ او یک معمار فکری بود که بنیان یک سیستم حرفهای، ایدئولوژیک و آیندهنگر در سینمای بعد از انقلاب را بنا گذاشت.
اهداف اولیه این بنیاد، شامل حمایت از سینمای ملی، شناسایی و پرورش استعدادهای نو، ترویج مضامین فرهنگی بومی و تعامل مؤثر با مجامع بینالمللی بود؛ اهدافی که در سالهای اوج، با هدایت مدیرانی چون علیرضا شجاعنوری، محمدمهدی عسگرپور و احمد میرعلایی تا حد زیادی محقق شدند.
با گذر زمان و ورود به دهه ۱۳۹۰، چالشهایی چون محدودیت بودجه، افزایش بروکراسی، و دور شدن از فضای حرفهای سینما، فاصلهای معنادار میان اهداف تأسیس و عملکرد جاری بنیاد ایجاد کرد. منتقدان این دوره را عصر عقبنشینی فارابی از صحنه تأثیرگذار سینمای ایران میدانند.
سازمان سینمایی فارابی؛ از طلوعی روشن تا چالشهای امروز
امروز، فارابی در آستانه چهار دهه فعالیت، نیازمند نوسازی درونی، بازنگری در سیاستگذاری و بازسازی اعتماد بدنه سینماست؛ مسیری دشوار، اما حیاتی برای بازگرداندن این نهاد به جایگاه اثرگذار پیشین خود در نقشه فرهنگی کشور.
با گذر زمان و ورود به دهه ۱۳۹۰، چالشهایی چون محدودیت بودجه، افزایش بروکراسی، و دور شدن از فضای حرفهای سینما، فاصلهای معنادار میان اهداف تأسیس و عملکرد جاری بنیاد ایجاد کرد. منتقدان این دوره را عصر عقبنشینی فارابی از صحنه تأثیرگذار سینمای ایران میدانند.
دستاوردهای بنیاد سینمایی فارابی برای سینمای ایران
بنیاد سینمایی فارابی از بدو تأسیس تا امروز، ستون اصلی حمایت نهادی از سینمای ایران بوده و دستاوردهای متعددی داشته است.
فارابی نقش پشتیبان بسیاری از فیلمهای شاخص تاریخ سینمای ایران را ایفا کرده است؛ از باشو غریبه کوچک (به کارگردانی بهرام بیضایی)، مادر (علی حاتمی)، از کرخه تا راین و روبان قرمز (ابراهیم حاتمیکیا) تا فیلمهایی مانند رنگ خدا و باران (مجید مجیدی). این فیلمها نهتنها آثار هنری درخشان هستند بلکه روایتگر هویت ملی و دغدغههای انسانی مردم ایران نیز بودهاند.
یکی از ویژگیهای فارابی، تمرکز مؤثر بر تولید و حمایت از سینمای کودک و نوجوان است. فیلمهایی چون «کلاهقرمزی و پسرخاله»، «شهر موشها ۲»، «دهکده کوچک ما» و آثار انیمیشنی نظیر «فیلشاه» و «ناسور» با پشتیبانی این بنیاد تولید شدند و بخشی از حافظه بصری نسلهای مختلف را شکل دادند.
فارابی با حمایت از کارگاههای آموزشی، نشستهای تخصصی، جشنوارههای فیلم کوتاه و طرحهای حمایت از فیلمنامه، در پرورش نسل جدیدی از فیلمسازان مستقل نقش مهمی ایفا کرده است. بسیاری از کارگردانان امروز، نخستین تجربههای حرفهای خود را با حمایت این نهاد آغاز کردهاند.
تولید مشترک و ارتباطات راهبردی داخلی
در زمینهی تولید مشترک با سایر نهادهای سینمایی کشور، فارابی موفق شد از طریق پروژههای هدفمند، تولیداتی ایجاد کند که مخاطب داخلی را حفظ کرده و سطح فنی سینما را ارتقا دهند.
یکی از مأموریتهای محوری بنیاد فارابی، بینالمللیسازی سینمای ایران بوده که بهویژه در دهههای ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ بهصورت جدی دنبال شده است. فارابی با راهاندازی و مدیریت غرفه ایران در جشنوارهها و بازارهای معتبر جهانی مانند کن، برلین، ونیز و جشنواره کودک شیکاگو، نقش فعالی در ارائه و توزیع فیلمهای ایرانی ایفا کرده است. آنها نهتنها فیلمها را به پخشکنندهها معرفی میکردند، بلکه زمینه ترجمه، زیرنویس و بستهبندی حرفهای آثار را نیز فراهم میکردند.
حضور پررنگ فیلمهایی که فارابی پشتیبان آنها بوده در جشنوارههای جهانی مانند کن، لوکارنو، ونیز و اسکار، مرهون حمایتهای لجستیکی و رسانهای این نهاد است. موفقیتهای بینالمللی کارگردانانی چون مجید مجیدی (بچههای آسمان)، جعفر پناهی، اصغر فرهادی و ابراهیم حاتمیکیا در سالهایی که با فارابی همکاری داشتند، نشاندهنده همین نقش است.
فارابی در دهههای گذشته همواره کوشیده تا از سینما بهعنوان ابزار دیپلماسی فرهنگی بهره ببرد؛ چه با اعزام فیلمسازان به جشنوارههای جهانی، چه با میزبانی از مدیران جشنوارهها و داوران خارجی در ایران و با ترجمه مقالات، تحلیلها و ایجاد بانک اطلاعات سینمای ایران برای نهادهای جهانی.
یکی از اقدامات کمتر دیدهشده اما مهم فارابی، انتشار نسخههای انگلیسیزبان فیلمنامهها، بروشورها و کاتالوگهای حرفهای درباره سینمای ایران بود. این کار، بهویژه در دهه ۱۳۸۰، به معرفی درست و حرفهای فیلمهای ایرانی در بازار جهانی کمک کرد.
محمد بهشتی، معمار دوران طلایی فارابی
محمد بهشتی، اولین مدیرعامل فارابی از (۱۳۶۲ تا ۱۳۷۳) بود. او از مؤسسان اصلی فارابی بود و بسیاری او را «پدر فارابی» میدانند. در دوران او، فارابی به قلب تپنده سینمای پس از انقلاب تبدیل شد. رویکردش تلفیقی از حمایت معنوی، تفکر استراتژیک، و میدان دادن به استعدادهای جوان بود.
در این دوره، موج نوینی از سینمای ایران شکل گرفت؛ فیلمهای اندیشهمحور، انسانی و جهانی. حضور موفق ایران در جشنوارههای جهانی مانند فجر، کن و برلین از همین دوره آغاز شد. ویژگی شاخص این دوران از فارابی اعتماد به فیلمسازان مولف مانند مجید مجیدی، حاتمیکیا، رخشان بنیاعتماد و ساخت فضای باز برای تولد سینمای معناگرا بود.
علیرضا شجاعنوری، دیپلماسی فرهنگی و سینمای جهانی
علیرضا شجاعنوری، قائممقام و مدیر امور بینالملل فارابی از (دهه ۷۰ و اوایل ۸۰) بود. شجاعنوری که بیشتر بهعنوان بازیگر شناخته میشود، اما در فارابی او کسی بود که پای سینمای ایران را به جهان باز کرد. در دوران حضور او، فارابی بهطور جدی وارد بازارهای جهانی شد. فیلمهایی مانند بچههای آسمان و رنگ خدا با حمایتهای بینالمللی او دیده شدند.
ویژگی شاخص این دوره نگاهی جهانی، تسلط بر زبانهای خارجی، و شناخت دقیق از مخاطب بینالمللی بود.
علیرضا تابش، مدیر تخصصگرا و احیاگر سینمای کودک
علیرضا تابش، مدیرعامل بنیاد فارابی در دهه (۱۳۹۳ تا ۱۴۰۱) بود. او با رویکردی جوانگرایانه وارد شد و تمام تلاشش را روی احیای هویت فرهنگی و آموزشی فارابی متمرکز کرد. او توانست بعد از چند سال سکوت، دوباره سینمای کودک را زنده کند. همچنین زیرساختهای دیجیتال و ارتباط با استانها و فیلمسازان شهرستانی را تقویت کرد.
ویژگی شاخص دوره مدیریتی او پایداری، تعاملگرایی و ایجاد شفافیت در عملکرد مالی و محتوایی فارابی بود.
پس از علیرضا تابش حبیب ایلبیگی بر مسند قدرت نشست و روز گذشته نیز حامد جعفری به عنوان مدیر عامل معرفی شد. حامد جعفری با تجربه تولید انیمیشنهایی چون «فیلشاه» و مؤسس گروه «هنرپویا»، در دوران تازه، مأموریت دارد تا فارابی را به بدنه تولید صنعتی، اقتصاد سینما و جوانگرایی واقعی نزدیکتر کند. او بر برندسازی ملی، تولیدات پرفروش خانوادگی و استفاده از ابزارهای نوین دیجیتال تأکید دارد.
فیلمهای جهانی فارابی
در طول سالها، بنیاد فارابی به عنوان بازوی حمایتی سینمای ایران، سهم بزرگی در تولید و معرفی آثاری داشته که تبدیل به نمادهای جهانی سینمای ایران شدند. اینها برخی از مهمترینشان هستند:
«بچههای آسمان» به کارگردانی مجید مجیدی در سال ۱۳۷۵، نامزد اسکار بهترین فیلم خارجی زبان شد و نقش فارابی حمایت مالی و بینالمللی از این اثر بود که روایتی انسانی و شاعرانه از فقر و امید است و یکی از ماندگارترین فیلمهای کودک در جهان به شمار میآید.
«رنگ خدا» به کارگردانی مجید مجیدی در سال ۱۳۷۷، جایزههای متعدد از جشنوارههای مونترال، سائوپائولو دریافت کرد و نقش فارابی در این اثر تأمین سرمایه و عرضه بینالمللی فیلم بود که نگاهی عارفانه به معلولیت، طبیعت و پیوند کودک با جهان هستی داشت.
«بادکنک سفید» به کارگردانی جعفر پناهی در سال ۱۳۷۳ توانست جایزه دوربین طلایی جشنواره کن را به دست بیاورد که نقش فارابی در این نقطه حمایت در تولید بود، این اثر روایتگر نگاهی ظریف و رئالیستی به جامعه شهری از دریچه نگاه یک کودک است.
«زمانی برای مستی اسبها» به کارگردانی بهمن قبادی در سال ۱۳۷۸ توانست جایزه دوربین طلایی کن را به دست بیاورد و نقش فارابی در این اثر حمایت در توزیع بینالمللی بود. این اثر اولین فیلم کردی ایران است که جهانی شد و تلخی واقعگرایانه در مرزهای ایران و عراق را به تصویر کشید.
۲۴۵۲۴۵
خبر آنلاین