مهسا بهادری – حسین قره: در دل هیاهوی جشنوارهها و فیلمهایی که هر سال در مرکز توجه قرار میگیرند، چهرهای چون رضا درستکار یکی از شخصیتهایی است که همواره به عنوان یک منتقد و تحلیلگر سینما، به مسائل سینمایی پرداخته است. درستکار که در سالهای اخیر از جشنوارهها فاصله گرفته بود، امسال پس از دعوتی جدی و سالها قهر با جشنواره به سینما برگشت. در این گفتوگو، درستکار از چهل و سومین جشنواره فیلم فجر صحبت میکند و در کنار بازگویی تجربه داوری، نظرات عمیق و انتقادی خود را درباره تغییرات و چالشهای سینمای ایران در سالهای اخیر بیان میکند. او که خود روزگاری از جشنوارهها فاصله گرفته بود، حالا با حضوری جدید و بر اساس سالها تجربه در عرصه نقد و سینما، در داوری این رویداد بزرگ حضور یافته است. درستکار، با همان زبان ساده و صریح، به چالشهای سینما در ایران و وضعیت اجتماعی و اقتصادی اشاره میکند و تاکید دارد که سینما باید با مردم و جامعه همراستا باشد. او به دشواریهایی که در مسیر جشنوارهها و فیلمها وجود دارد، از جمله فشارهای سیاسی و اجتماعی، اشاره میکند و از اهمیت همدلی با هنرمندان و مردم در شرایط بحرانی صحبت میکند. او معتقد است که سینما به عنوان یک ابزار فرهنگی باید واقعیتهای جامعه را بازتاب دهد و نباید از آن فاصله بگیرد.
در این گفتوگو، رضا درستکار بهعنوان داور جشنواره، در کافه خبر حاضر شد و فارغ از یک تجربه حرفهای و تخصصی در دنیای سینما، این انتخاب را به عنوان یک تصمیم دلسوزانه و پر از محبت دانست. او با انتقاداتی صریح از وضعیت سینمای ایران در سالهای اخیر و درک شرایط اجتماعی کشور، تأکید کرد که جشنوارهها و فیلمها باید واقعیتهای جامعه را در آینهای روشن و بدون هیچ تحریف یا تزیینی نشان دهند.
متن کامل مصاحبه را در ادامه میخوانید.
شما امسال به عنوان داور در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر حضور دارید. بعد از یک وقفه طولانی و قهر با جشنواره این داوری ناگهانی چطور پیش آمد؟ آیا شما به آینده سینما امیدوار بودید یا احساس میکردید که باید در این زمان کنار سینما باشید؟
در مورد خودم باید بگویم که همیشه به این موضوع باور داشتم که اگر هستم، باید معنای وجود داشتن را نشان دهم. یعنی یا باید در موقعیت خودم شجاعت داشته باشم یا زکات بودنم را بپردازم. بنابراین اگر حضور دارم، حرکت میکنم و در جایگاه خودم عمل میکنم. اگر اثر دارم، مشخص میشود و اگر نداشته باشم، حذف میشوم. در مورد داوری امسال هم باید بگویم که این تصمیم را بر اساس ۳۰ سال کار در حوزه نقد و سینما گرفتم و به اعتبار این تجربه پیشنهاد شد و قبول کردم.
در دو سه سال گذشته، به دلیل شرایط خاص فرهنگی و اجتماعی که در کشور پیش آمده بود، من پیشنهاد کردم که جشنواره امسال تعطیل شود. این پیشنهاد از نظر من هیچ اشکالی نداشت. چرا که اگر جشنواره تعطیل میشد، هیچ اتفاقی نمیافتاد. میتوانستیم در همان سال هزینهها را صرف ساخت کاخ جشنواره یا هنرمندان و برنامههای مفیدتر کنیم. در آن زمان، من فکر میکردم که این اقدام میتواند همدردی با کسانی که در این شرایط آسیب دیدهاند باشد.
مهم این است که در چنین شرایطی ما باید همدردی کنیم و با کسانی که آسیب میبینند همراه باشیم. مهم نیست که من موافق سیستم سینمایی هستم یا نه. مسئله اصلی این است که جامعه، هنرمندان و حتی مغازهداران و صاحبین مشاغل در این شرایط سخت لطمه میبینند. وقتی مردم و جامعه چنین شرایطی دارند، باید برای رفع مشکلاتشان اقدام و همدردی کنیم.
به همین دلیل هم باور دارم در این شرایط، بهتر است که به جای برگزاری جشنوارههایی که هزینهبر هستند، منابع را به سمت کمک به هنرمندان و مردم ببریم. این موضوع میتواند نوعی همدلی و پاسخگویی به مشکلات جامعه باشد. اگرچه برگزاری جشنواره مهم است، اما در شرایط خاص، ممکن است زمان آن برسد که کمی تأمل کنیم و اولویتها را تغییر دهیم. سینما و هنر باید با مردم و جامعه ارتباط برقرار کنند و به مسائل روز پاسخ دهند. اگر سینما از مردم فاصله بگیرد یا تنها در دنیای خود باقی بماند، اثرگذاریاش کاهش مییابد. سینما باید همواره در کنار مردم باشد و در صورت نیاز، همراه با آنها حرکت کند تا اثرگذاری واقعی داشته باشد.
در سالهای گذشته، من و همکارانم در انجمن منتقدین تصمیم گرفتیم که در جشنواره شرکت نکنیم و از آن فاصله بگیریم. اما امسال وقتی که جشنواره دوباره مطرح شد، پس از کشمکشهای درونی و مشورت با دوستانم، تصمیم گرفتم که در جشنواره حضور پیدا کنم. دلیل این تصمیم هم این بود که در این مدت، اتفاقات زیادی در کشور رخ داد، از جمله تغییرات در دولت و وزارتخانهها که من فکر کردم این تغییرات میتوانند فرصتی برای پیشرفت و تغییرات مثبت در سینمای کشور باشند. در نهایت احساس کردم که باید در کنار مردم باشم و این حرکت را انجام دهم.
شما گفتید که تصمیم شما برای شرکت در جشنواره از روی محبت به مردم و سینما بود. آیا این به معنای تغییر نگاه شما به جشنوارههای سینمایی است؟
دقیقاً. در شرایطی که تغییرات زیادی در کشور و سینما ایجاد شده است، من احساس کردم که باید در کنار سینما و مردم قرار بگیرم. سینما یکی از ارکان مهم فرهنگ یک کشور است و باید در هر شرایطی از آن حمایت کنیم. این که من به جشنواره رفتم، برای این بود که نشان دهم که با تغییرات موجود، آماده هستم تا به سینمای ایران و مردم کمک کنم. به نظرم جشنوارهها باید انعکاسدهنده وضعیت واقعی جامعه باشند و از هر فرصتی برای پیشرفت استفاده کنند.
مسلماً. در این مسیر، فشارهایی از طرف بعضی افراد و گروهها احساس کردم. برخی دوستان دست راستی به من حمله کردند و انتقاداتی داشتند. اما برای من این موضوعات مهم نیستند. آنچه مهم است این است که من تصمیم گرفتم که به عنوان یک ایرانی و یک فرد دلسوز برای سینما در این جشنواره حضور پیدا کنم و برای کشورم کاری انجام دهم. من هر چیزی که از دستم برآید برای سینمای ایران و مردم خواهم کرد.
در شرایط فعلی سینما و جشنوارهها باید به چه شکلی برگزار شوند تا موثر واقع شوند؟
من فکر میکنم جشنوارهها باید همزمان با شرایط اجتماعی و فرهنگی کشور پیش بروند. سینما باید از مشکلات و شرایط روز جامعه صحبت کند و به آنها واکنش نشان دهد. جشنوارهها نمیتوانند فقط یک رویداد سرگرمکننده و زرق و برقدار باشند. آنها باید به سینمای واقعی، هنر اصیل و همدردی با مردم بپردازند. من همیشه از سینمای ایران حمایت کردهام، حتی از بدترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران. چرا که سینمای ایران با تمام نواقصش برای من مهم است و همیشه به آن علاقه داشتهام.
با توجه به دیدگاههای شما، آیا به طور کلی سینما باید در خدمت مردم و جامعه باشد؟
قطعاً. سینما باید همیشه در خدمت مردم و جامعه باشد. سینما هنر و ابزاری است که میتواند با مردم ارتباط برقرار کند و به مشکلات و چالشهای آنها پرداخته و از آنها حمایت کند. به همین دلیل است که سینما و جشنوارهها باید با در نظر گرفتن شرایط اجتماعی و فرهنگی کشور، حرکت کنند و همیشه انعکاسدهنده واقعیتهای جامعه باشند.
جشنواره حتی در دوران احمدینژاد هم جشنواره خوبی بود. در حقیقت، در دو سال گذشته، بدترین دورههای جشنواره را شاهد بودیم
اخیراً رضا کیانیان در گفتوگویی اعلام کرد که از دوره آقای خاتمی به بعد شکل و شمایل جشنواره فیلم تغییر کرده است. نظر شما در این باره چیست؟
نظر آقای کیانیان بسیار محترم است. ایشان نظری دادهاند و این امر خیلی خوب است که ما به نظرات همدیگر احترام بگذاریم. نقد و نظر دادن به نظرم امری بسیار مفید است و باید فضای آزادانهای برای بیان نظرات فراهم شود. من دوست آقای کیانیان هستم و مطمئنم که ایشان هم با من دوست هستند. اما من با محتوای نظر ایشان مخالفم. به نظر من، جشنواره حتی در دوران احمدینژاد هم جشنواره خوبی بود. در حقیقت، در دو سال گذشته، بدترین دورههای جشنواره را شاهد بودیم.
به نظرم آقای کیانیان در مورد کلیات جشنواره صحبت نکردهاند و اینطور که به نظر میرسد بیشتر به جزئیات جشنواره اشاره داشتهاند. در پنج سال گذشته، جشنواره چه دستآوردی داشته یا چه چهره شاخص و برجستهای را به سینمای ایران ارائه داده؟
بسیاری از کارگردانان فوقالعاده و هنرمندان درخشان از طریق جشنواره به سینمای ایران و جهان معرفی شدند.
درباره چندسال اخیر صحبت میکنیم.
به هر حال بدون دستآورد نبوده، جشنواره در این دورهها همچنان به عنوان یک درگاه مهم برای سینمای ایران شناخته میشود. در این دوره از جشنواره، فیلمها بیشتر محافظهکارانه و میانهرو بودند. فیلمهایی که در این دوره به نمایش درآمدند، بیشتر نشاندهنده وضعیت سینمای ایران در دو سه سال گذشته هستند. در واقع، جشنواره این دوره فیلمهایی از سالهای گذشته را نمایش داد که نشان میدهند نقش زنان در سینما بسیار کمرنگ شده است. در بسیاری از این فیلمها، حتی زنان نقشی ندارند و در بقیه فیلمها هم نقشهای زنان بسیار محدود است.
شما اشاره کردید که برخی از فیلمها در جشنواره امسال ضعیف ساخته شده بودند. میتوانید بیشتر در این باره توضیح دهید؟
بله، بسیاری از فیلمهای جنگی که در جشنواره امسال نمایش داده شد، از نظر هنری و محتوایی ضعف داشتند. به هیچوجه با فیلم جنگی مخالف نیستم، اما وقتی که ۱۵ فیلم جنگی از یک سبد ۵۰ درصدی وارد جشنواره میشود، سوال این است که چرا این اتفاق افتاده؟ همچنین برخی از این فیلمها به حدی ضعیف ساخته شدهاند که حتی قابل دیدن نیستند. به نظرم، جشنواره امسال بیشتر از آنکه نمایانگر تحولات جدید سینمایی باشد، منعطف به گذشته بوده است.
این را نادیده نگیریم که آثار در فیلمهایی مثل «صیاد»، زنان نقشی ندارند. حتی در این فیلمها هم که میخواهند از زن و شوهر استفاده کنند، این کار بیشتر به خاطر این است که بتوانند همدیگر را لمس کنند. این نشان میدهد که در این سه سال اخیر، شرایط سینما و نوع فیلمهایی که ساخته میشوند تغییر کرده است. جشنواره امسال به طور کامل این وضعیت را نشان داد.
فیلمهایی که در این دوره به نمایش درآمدند، بیشتر نشاندهنده وضعیت سینمای ایران در دو سه سال گذشته هستند. در واقع، جشنواره این دوره فیلمهایی از سالهای گذشته را نمایش داد که نشان میدهند نقش زنان در سینما بسیار کمرنگ شده است
پس شما فکر میکنید که جشنواره امسال تغییرات بزرگی کرده است؟
بله، جشنواره امسال به طور کلی تغییرات مثبتی داشت. این جشنواره از یک وضعیت خراب به یک جشنواره عالی تبدیل شده است. بسیاری از هنرمندان ایرانی هنوز با جشنواره قهر هستند و حق دارند که از اتفاقات گذشته ناراضی باشند، اما بخشی از هنرمندان هم به جشنواره برگشتهاند و با آشتی کردن در آن حضور پیدا کردهاند. این تغییرات نشاندهنده آن است که سینما و جشنواره متعلق به همه است، حتی کسانی که در گذشته از آن دور بودهاند.
شما به آقای شاهسواری اشاره کردید. چه چیزی باعث شده که شما او را بهترین برگزارکننده جشنواره بدانید؟
آقای شاهسواری بیتردید بهترین برگزارکننده جشنواره در تمام دورهها بوده است. من با چشم خودم دیدم که چگونه سیاستهای فرهنگی را اجرا کردند. البته جشنواره قطعا اشکالاتی داشت، مثلا عدم پافشاری برای نمایش فیلم «قاتل وحشی» که به نظر من یک ضعف بزرگ بود، اما در عین حال، دهها کار خوب دیگر انجام دادند که نشاندهنده مدیریت خوب ایشان بود. هیچ کدام از روشهای قبلی مانند پولپاشی، ساخت خبرنگارهای بیربط یا آوردن داورهای بیاعتبار در این دوره وجود نداشت.
در مورد فیلم «قاتل وحشی»، چرا آقای شاهسواری نتوانستند بر نمایش این فیلم پافشاری کنند؟
این یک بحث تخصصی است که از حوزه دانش من خارج است. ما خودمان در جشنواره حاضر بودیم و لحظه به لحظه شرایط را رصد میکردیم. اما در نهایت نتوانستیم پافشاری لازم را داشته باشیم. به هر حال، فضای فرهنگی کشور به گونهای است که هم دوستان و هم دشمنان در این زمینه نقش دارند و فشارهایی وجود دارد که بعضی اوقات منجر به عدم تحقق خواستهها میشود.
جشنواره امسال، با همه سختیها و چالشهایی که داشتیم، بسیار موفق بود. دشمنان جشنواره نمیخواستند که این جشنواره برگزار شود و حتی برخی از دوستان هم قهر کرده و از آن فاصله گرفتند. اما با تمام این مشکلات، ما توانستیم یک جشنواره درجه یک و با آبرو برگزار کنیم. مردم هم فیلمها را دیدند و استقبال کردند. به رغم اینکه برخی از فیلمها نتوانستند به اندازه کافی درخشان باشند، این جشنواره فرصتی برای نمایش سینما و هنرمندان ایرانی به وجود آورد.
در نهایت، شما فکر میکنید که این جشنواره توانسته به چه دستاوردهایی برسد؟
این جشنواره توانسته ظرفیتهای زیادی را در سینما ایجاد کند. مهمترین نکته این است که این جشنواره به رغم همه چالشها و فشارها، توانست خود را احیا کند و به یک جشنواره معتبر تبدیل شود. مردم در شهرستانها هم استقبال کردند، بلیطها تمام شد و هیچگونه اعمال فشار و تقلب در فروش بلیطها نبود. این نشان میدهد که مردم با فیلمها و جشنواره ارتباط برقرار کردهاند و این خودش دستاورد بزرگی است.
نتوانستیم پافشاری لازم برای اکران «قاتل و وحشی» داشته باشیم
در جشنواره سی و دوم «خانه پدری» به دلیل خشونت زیاد از اکران خارج شد. درباره فیلم «قاتل و وحشی» که در جشنواره اکران نشد هم خشونت زیاد مطرح شد؟
در مورد فیلم «خانه پدری»، این فیلم با توجه به خشونتش از جشنواره کنار گذاشته شد. البته بعداً با نمایش آن در جامعه، مشخص شد که این خشونت در واقع نشاندهنده واقعیتهای اجتماعی است. حالا در مورد «قاتل و وحشی»، من نمیتوانم دقیقاً بگویم که آیا خشونت آن در حدی است که باید جلوی نمایش آن را بگیرند یا نه، اما به نظر من این فیلم میتواند اکران شود. فیلمی که در جشنوارههای خارجی حضور دارد و در حال نمایش است، قطعاً قابلیت نمایش در داخل ایران را هم دارد. البته باید به ردهبندی سنی و محتوای آن توجه کنیم.
ضمن اینکه به نظر من ممنوع کردن فیلمها در این دوره و زمانه بیشتر شبیه به شوخی است. به جای ممنوعیت، بهتر است که این فیلمها با ردهبندیهای سنی و نظارت دقیقتری نمایش داده شوند. شرایط سینمایی ایران باید به گونهای باشد که فیلمها بتوانند آزادانه به نمایش درآیند، حتی اگر خشونت یا محتوای متفاوتی داشته باشند. ممنوعیت فیلمها تنها باعث محدودیتهای غیرضروری میشود.
من فکر میکنم که فیلمها باید بر اساس کیفیت و محتوا سنجیده شوند، نه به دلیل اینکه خشونت یا هر ویژگی دیگری دارند. البته باید در نظر داشته باشیم که برای هر فیلمی باید ردهبندی سنی مشخصی تعیین شود تا مخاطبان مناسب به آن دسترسی داشته باشند. در غیر این صورت، ممنوع کردن فیلمها صرفاً یک نوع محدودیت است که در دنیای امروز منطقی به نظر نمیرسد.
امروز شما میتوانید در هر لحظه و از هر نقطه دنیا فیلمها را مشاهده کنید. این موضوع برای ما ایرانیها به طور خاص مهم است، زیرا باید یک راهحل منطقی برای این قضیه پیدا کنیم. به نظرم، نیاز نیست که محدودیتهای بیمورد ایجاد کنیم. ما باید مرزهای خود را حفظ کنیم، ولی فیلمها باید به صورت رسمی و قانونی نمایش داده شوند. اگر سینمای زیرزمینی در ایران وجود دارد، باید بگویم که این عارضه نتیجه مدیران فرهنگی ناتوان است. وقتی که فشار ممیزی زیاد باشد، هنرمندان به سمت ساخت فیلمهای زیرزمینی میروند. این نتیجه سیستم نادرست است، نه فیلمسازان.
]در مورد فیلم «پیر پسر» که از بخش مسابقه جشنواره کنار گذاشته شد، چرا این فیلم حذف شد؟
فیلم «پیر پسر» یکی از فیلمهایی بود که در جشنوارههای متعدد حضور داشت و جوایزی هم گرفته بود. اما در این جشنواره حذف شد. در واقع، در هیئت انتخاب، برخی فیلمها به دلیل جایزههایی که در جشنوارههای دیگر دریافت کرده بودند، کنار گذاشته شدند.
اما مورد مشابه این اتفاق برای «سونسوز» هم به وجود آمده بود، چرا آن فیلم اکران شد اما این فیلم نه؟
همه ما مایل بودیم که اکران شود، آقای تبریزی که خیلی تمایل داشتند که این فیلمها در جشنواره حضور داشته باشند، نتوانستند نظر خود را پیش ببرند. این تصمیم به دلیل اینکه این فیلمها در جشنوارههای دیگر به نمایش درآمده و جوایز گرفته بودند، گرفته شد. بنابراین، فیلمهایی مثل «پیر پسر» به دلیل نقض این قانون از بخش مسابقه کنار گذاشته شدند.
در جشنواره جهانی فیلم تهران، زمانی که خانم باربارا لری، نایب رئیس انجمن منتقدان بینالمللی، به ایران آمدند، ما به همراه گروه به سینما رفتیم تا فیلمها را رصد کنیم. بعد از نمایش فیلمها، خانم لری متوجه شد که تایم لاین روی پرده نمایش داده شده است. دبیر جشنواره به اشتباه گفت که این فیلم را از روی اینترنت گرفتهاند، اما در حقیقت این فیلمها به درخواست جشنواره به نمایش درآمده بودند. این اتفاق به خوبی نشان داد که فاصله بین آنچه که اتفاق میافتد و آنچه که حقیقت است، بسیار باریک و نازک است. در نهایت، این اتفاقات باعث میشود که شما نتوانید همیشه با صداقت کامل عمل کنید و مجبور به مماشات و سازش با برخی مشکلات میشوید.
به نظر شما چرا برخی فیلمها مانند «پیر پسر» با وجود کیفیت بالا، از جشنواره کنار گذاشته شدند؟
مشکل اصلی در اینجا این است که فیلمهایی مانند «پیر پسر» با وجود جوایز و موفقیتهای قبلی، همچنان به دلیل برخی مسائل جانبی کنار گذاشته میشوند. این مسئله نه به دلیل محتوا و کیفیت فیلم است، بلکه به دلیل قوانین داخلی و فشارهایی است که از سوی برخی افراد و نهادها وارد میشود. هر چند که تصمیمات این چنینی ممکن است منطقی به نظر برسد، اما در واقع ما باید به محتوا و پیام فیلمها توجه کنیم و از تصمیمگیریهای نادرست اجتناب کنیم.
شما اشاره کردید که جشنوارهها گاهی مجبور به مماشات میشوند. آیا این باعث کاهش کیفیت و تاثیر جشنوارهها نمیشود؟
قطعاً، وقتی که جشنوارهها مجبور به مماشات و سازش میشوند، کیفیت و تاثیر آنها تحت تاثیر قرار میگیرد. اما باید درک کنیم که مدیرانی مانند آقای شاهسواری که جشنواره را برگزار میکنند، گاهی باید بین اصول و واقعیتها سازش کنند. چهار یا پنج ایراد کلی در جشنوارهها وجود دارد که ممکن است مجبور شوند برای حل آنها از برخی تصمیمات صرفنظر کنند. به همین دلیل است که در برخی موارد باید انتخابها را بر اساس واقعیتهای موجود انجام دهند و نمیتوانند همه چیز را طبق میل خود پیش ببرند.
آقای درستکار، شما به فیلم «پیر پسر» اشاره کردید و گفتید که از نظر شما این فیلم میتوانست جوایز زیادی بگیرد. چرا این فیلم از جشنواره کنار گذاشته شد؟
«پیر پسر» فیلمی بود که من خودم خیلی دوست داشتم و حتی فکر میکنم اگر فیلم پسر بود، قطعاً بخش عمدهای از جوایز جشنواره را میگرفت. فیلمسازانی که این اثر را ساخته بودند، فاصله زیادی با فیلمهای دیگر داشتند. اگر فقط به کیفیت فیلم نگاه میشد، جایزهها مشخص بود. اما به دلایلی خارج از اراده هیئت داوران و برگزارکنندگان، این فیلم کنار گذاشته شد. به نظر من، این حذف نه تنها از نظر محتوا بلکه از نظر تصمیمات مدیریتی صورت گرفت. البته من در این مورد از حذف این فیلم دلخورم. اگرچه جشنواره در مجموع خوب بود، اما این یک لکهی منفی بود که میشد بهتر مدیریت شود.
تصمیمات اینچنینی معمولاً تحت تاثیر فشارهای بیرونی یا سیاستهای کلی برگزارکنندگان است. من اعتقاد دارم که گاهی لازم است که برگزارکنندگان جشنواره برای منافع کلیتر برخی مسائل را نادیده بگیرند. این فشارها ممکن است به جایی برسد که جشنواره مجبور به مماشات شود و از برخی فیلمها صرفنظر کند. ولی در نهایت، این نوع مماشاتها از نظر من جای تأسف دارد.
از شهاب حسینی عذرخواهی کردید و از دلش درآوردید؟
شهاب حسینی یکی از بازیگران بسیار محترم و مورد احترام است. من خودم به شخصه او را دوست دارم و فیلمهایش را میپسندم. ولی اخیراً در یک برنامه، شهاب حسینی نقدی به داوری جشنواره داشت و از این که فیلم «رها» در هیچ بخشی از جشنواره حضور نداشت، گلایه کرد. من به این نوع نقدها احترام میگذارم، ولی مسئله این است که اگر شما ۳۶ فیلم جشنواره را ندیده باشید، چگونه میتوانید در مورد فیلمها قضاوت کنید؟ به نظرم این که فقط فیلم خود را بهترین بدانیم و هیچ فیلم دیگری را نبینیم، دیدگاه مناسبی نیست. باید توجه کنیم که در هر جشنواره، فیلمها باید نسبت به هم سنجیده شوند.
داوران باید تمام فیلمهای جشنواره را با دقت مشاهده کنند و سپس نظر بدهند. اگر شما فقط فیلم خودتان را دیده باشید و باقی فیلمها را نادیده بگیرید، طبیعتاً نمیتوانید قضاوت درستی داشته باشید. این به نوعی ظلم به فیلمهای دیگر است. در نهایت، هر فیلمی باید بر اساس کیفیت خود و نه به دلیل نامش یا عوامل بیرونی ارزیابی شود.
در مورد جوایز فیلمهای «خدای جنگ» و «ناتور دشت» که گفته میشود جوایزشان به دلیل ارتباط با نهادهای خاص به آنها اختصاص داده نشده، چقدر این ماجرا صحت دارد؟
من به طور کلی مخالف این نظر هستم که جوایز به دلیل وابستگی به نهادهای خاص به فیلمها داده شده باشد. وقتی شما یک جشنواره را برگزار میکنید، باید به کیفیت و محتوای فیلمها توجه کنید، نه به اینکه چه نهادی پشت آن فیلم است. به عنوان مثال، من فیلم “پیروزی اراده” را که توسط خانم اشتال ساخته شده، خیلی دوست دارم. حتی اگر این فیلم در دستگاه راش سوم ساخته شده باشد، از نظر من کیفیت آن باید به رسمیت شناخته شود. بنابراین، نمیتوان گفت که چون یک فیلم مربوط به سازمان سوره است، مورد توجه داوران قرار نمیگیرد. این نگرش اصلاً درست نیست.
حرفهایی که گفته میشود در این زمینه بیپایه و بیمناسبت است. اگر شما فیلم خوبی بسازید، قطعاً دیده میشود.
اما بسیاری معتقدند که فیلم «خدای جنگ» یکی از آثار بدنه سینمای در زمینه جنگ است، با این وجود دیده نشد؟
فیلم خوب همیشه خودش را نشان میدهد و جوایز در نهایت به دست میآید. اگر گفته میشود که فیلم بدنه سینما است باید آن را به آینده موکول کنیم چون اثر خوب هیچگاه نادیده باقی نمیماند.
شما اشاره کردید که فیلمهای موفق گاهی بعد از سالها کشف میشوند. آیا این به معنای نادیده گرفتن آنها در زمان اکران نیست؟
ممکن است برخی فیلمها سالها بعد کشف شوند. فیلم «کندو» فریدون گله مثالهایی هستند که سالها بعد شناخته شدند. به همین دلیل نباید از موفقیت فیلمها در زمان اکران صرفنظر کرد. به هر حال، فیلمساز باید به کار خودش ادامه دهد و مطمئن باشد که در نهایت فیلمهایش دیده خواهند شد. سیمرغ یا هر جوایز دیگری کمکی نمیکند، تنها خود فیلمساز و جریان سینماییاش هستند که به او کمک میکنند.
وقتی شما ۳۲ فیلم در اختیار دارید و میخواهید بهترینها را انتخاب کنید، طبیعتاً تعدادی از افراد ناراحت خواهند شد. وقتی ۸ کاندیدا دارید، هفت نفر از آنها ناراحت میشوند که چرا کاندیدا نشدهاند. این مسئله در مورد بازیگران و فیلمها هم صادق است. استراتژی جشنواره در مورد تعداد فیلمهایی که باید در بخش مسابقه حضور داشته باشند، قابل نقد است. نباید تعداد فیلمها اینقدر زیاد باشد که باعث ناراحتی دیگران شود.
این موضوع را هم در نظر بگیرید کسی که فقط برای جایزه فیلم میسازد، فیلمساز واقعی نیست. جایزه چیزی ثانویه است. همانطور که در جشنوارههای بزرگ دنیا، جوایز بعد از موفقیت فیلم میآید. مهم این است که فیلم با مردم و اهالی سینما ارتباط برقرار کند. اگر فیلم محتوای خوبی داشته باشد و مردم را جذب کند، جایزه هم به طور طبیعی به آن تعلق میگیرد. برای مثال، فیلم “مهر گیاه” که ابتدا از جشنواره حذف شد، بعدها به عنوان یکی از بهترینها شناخته شد.
۲۴۵۲۴۵
خبر آنلاین