سبقه ببعی شاید برای برخی بزرگسالان آشنا نباشد اما اگر با کودکی به تماشای فیلم بنشینید متوجه می شود که شخصیت ها برایش آشنا است. چرا که «ببعی قهرمان» در حقیقت نسخه سه بعدی سریالی است که کودکان سالهاست آن را به صورت دو بعدی و از تلویزیون دیده اند. به همین دلیل مخاطبان کودک عمدتا در مواجهه با این کاراکتر بر پرده بزرگ سینما به وجد می آیند و با شعف به تماشای آن می نشینند.
«ببعی قهرمان» از حضور چهره های نام آشنا و با سابقه حوزه انیمیشن بهره می برد. حسین صفارزادگان به عنوان یکی از کارگردانان این اثر سالهای گذشته را صرف معرفی و ساخت سریال ببعی به رده سنی کودک کرده است. مقداد اخوان نیز در کنارش مشغول پردازش قصه زندگی این کاراکتر و شخصیت های دیگر بوده است. میثم حسینی و مهدی مشکوری هم از دیگر اسامی مطرح در تولید کارهای کودکان هستند و نتیجه همنشینی شان منجر به کار درخور دیگری شده است.
اتفاق خوب «ببعی قهرمان» این است که همه مخاطبان را در نظر گرفته؛ چه کسانی که نسخه سریال را دیده و چه کسانی که آن را ندیده اند. بنابراین فیلم با معرفی مجدد کاراکترها و داستان تازه ای که قصد روایت آن را دارد شروع می شود. سرآغاز قصه در یک روستای است که کار اصلی اهالی آن پروش کدو تنبل است و حیوانات کوچک و بانمکی که به سرکردگی یک بره دختر در آرزوی پرواز هستند. مسیری که این حیوانات یا به تعبیر انیمیشن «غیرپرندگان» در سودای پرواز طی می کنند و اتفاقاتی که از این رهگذر درگیرش می شوند چیزی است که ماهیت قصه را تشکیل می دهد.
رنگ و لعاب جذاب، گرافیک قوی، موسیقی های ریتمیک و داستان جذاب دست به دست هم می دهند تا برای ساعتی کودکان سرگرم شوند. فیلم به قدر کافی قدرت همراهی والدین (که عمدتا همراه کودکان هستند) را هم دارد؛ این موضوع که برای سالها مغفول بود از زمانی در سینمای جهان مورد توجه قرار گرفت و به قدری شوق پدر و مادرها را برانگیخت که باعث شد تا سازندگان انیمیشن ترغیب شوند تا تولیداتی از این دست (کارتون یا انمیشین) صرفا برای بزرگسالان بسازند. در نظر گرفتن والدین به عنوان بخش دیگری از مخاطبان یک انیمیشن کودکانه نکته ای بود که کمتر در ایران شاهد آن بودیم اما تولید «ببعی قهرمان» نوید شروع فصلی تازه ای می دهد.
موسیقی «ببعی قهرمان» مبتنی بر روایت ها و متناسب با حال و هوای کاراکتر و روحیات آن ها است؛ اما این که در بین تمام موزیک ها و ملودی ها، کودکان و والدین در سالن سینما با قطعه بی کلام «جان مریم چشماتو واکن» از مرحوم محمد نوری که کاراکتر جغد می نوازد هیجان زده می شوند و دست می زنند نشان از اهمیت و لزوم به کارگیری ملودی های آشنا با خاطره جمعی دارد. در این مفهوم اقبال مخاطب نشان می دهد که کودکان و البته بزرگسالان تا چه اندازه لذت می برند که در یک انیمشین وطنی، آواها و نواهای قدیمی شان را بشنوند و با آن همراهی کنند.
درباره «ببعی قهرمان» این را هم اضافه کنیم که اگرچه صدای آواز همه کاراکترها قابل فهم است اما دریافت دقیق و واضح صدای کاراکتر خرگوش به دلیل این که اساسا جنس صدایش متفاوت است عمدتا نامفهوم است و شاید بهتر بود که برای خوانندگی این شخصیت این نکته در نظر گرفته می شد.
از سوی دیگر تشخیص نوع حیوانات در مورد برخی کاراکترها دشوار است و تا انتها هم برای کودکان و هم بزرگسالان مبهم باقی می ماند؛ مثلا کاراکتر پلیس مادر پیش از آن که در قصه گاو معرفی شود خوک می نماید یا تشخیص کاراکتر سبیل بنفش قصه که با لهجه حرف می زند هم مشخص نیست و یا خرگوش قصه برای برخی از بچه ها شبیه سنجاب جلوه می کند. اینها نکاتی است که به دلیل رده سنی مخاطب داستان باید با وسواس بیشتری از سوی تیم سازندگان مورد توجه قرار می گرفت.
از دیگر سو بسیار مهم است که فیلم تعریف روشنی از رده سنی مخاطب داشته باشد ؛ به عنوان مثال برخی از کودکان در سالن سینما درکی از کلماتی چون «منهدم کردن» یا «اهریمن» نداشتند و یا سوال می کردند که چرا بچه گاوها با لباس داخل حمام می روند؛ اینها نکاتی است که سازندگان برای دنباله احتمالی «ببعی قهرمان» باید مدنظر قرار دهند.
تلاش های سازندگان برای نشان دادن فرهنگ و المان های ایرانی هم از نظر دور نیست؛ مانند قسمتی که در شروع مسابقه هواپیماهای نمایشی رنگ پرچم ایران را در آسمان به تصویر می کشند یا زمانی که بوقلمون برای آرام کردن اعصابش درخواست گل گاوزبان می کن. قطعا تعدد و کثرت این دست المان ها جنسی از غرور و لذت را در تماشای چنین اثری برای مخاطب ایرانی به همراه خواهد داشت.
در نهایت باید تاکید کرد که «ببعی قهرمان» تداوم منطقی مسیری است که در صنعت انیمیشن ایران شروع شده و باید امید داشت محصولات باکیفیت بیشتری که مثل ببعی قابلیت اکران جهانی نیز دارند، تولید شود.
245245
خبر آنلاین