این روزها گمانه‌زنی‌ها بر سر رئیس جدید سازمان سینمایی و معاونان او بیشتر شده و به همان اندازه برخی از همان مدیران میانه در سازمان سینمایی در حال تقلا و دست‌وپا زدن برای حفظ میز خود هستند؛ ازجمله مدیر اداره نظارت سازمان سینمایی. یعنی دقیقاً یکی از همان پست‌هایی که به ایست بازرسی در سازمان سینمایی تبدیل شده و بسیاری از سینماگران را با دست‌اندازهای سلیقه‌ای، سیاسی و جناحی روبه‌رو کرده است. درواقع یکی از گلوگاه‌هایی که مسیر سینمای ایران را با انسداد، تنگ‌نظری و ممیزی همراه کرده در تلاش است تا همچنان پشت میزش بنشیند و این دقیقاً ضد شعار دولت و وزیر جدید است که شعارش وفاق در سینماست. کسی که طی چندسال اخیر با عملکرد خود نقش مهمی در شکاف دولت و سینماگران داشت حالا می‌کوشد در دولت وفاق بماند.

بدیهی است تداوم حضور مدیرانی مثل روح‌الله سهرابی و امتداد همان سیاست‌ها دقیقاً در تضاد با شعار وفاق ملی است. او نقش مهمی در ایجاد دوقطبی میان خانه سینما و سازمان سینمایی داشته و قطعاً گفت‌وگو و همدلی بین این دو نهاد صنفی و دولتی که یکی از مهمترین مصادیق راهبردی و استراتژیک برای وفاق در سینماست، با حضور مدیرانی مثل او نه‌تنها قابل تحقق نیست که علیه آن است. مدیران فرهنگی و هنری که طی چند سال اخیر، عملکردشان به ایجاد فضای دوقطبی انجامیده یا آن را تشدید کرده نه‌تنها نمی‌توانند به تحقق شعار وفاق ملی در سینما کمک کنند که مانع آن هستند.

احتمالاً تا چندروز دیگر معلوم می‌شود که سکان سازمان سینمایی به دست چه کسی خواهد افتاد و کدام تیم سینمایی به عرصه مدیریتی خواهند آمد اما آنچه ضروری است، تناسب این انتخاب با شعار وفاق ملی به‌عنوان سیاست کلان دولت جدید است.  واقعیت این است که سینماگران نگرانند. نگران اینکه آیا در تیم احتمالی «صالحی» و چیدمان تازه سازمان سینمایی، همان نفرات دولت پیشین حضور خواهند داشت و آیا چهره‌هایی که در این سازمان، دوقطبی‌سازان پسا ۱۴۰۱ را ایجاد کردند همچنان قرار است بر سرکار بمانند؟ آیا قرار است با حفظ رویکرد و مدیران فعلی در سازمان سینمایی مواجه باشیم یا تغییری اساسی و تحولی اثربخش در آرایش بدنه مدیریتی سینما ایجاد خواهد شد؟

درواقع دغدغه اصلی سینماگران این است که سازمان سینمایی یک نهاد فرهنگی باشد و مثل چندسال اخیر به نهادی سیاسی و امنیتی تبدیل نشود. برخی از مدیران و معاونان پیشین این سازمان که سبقه و سلیقه امنیتی داشتند هنوز پشت پرده در حال تلاش برای حفظ بقای خود هستند و این درحالی‌است که راز بقای آنها تمدید همان رویکرد امنیتی در حوزه فرهنگ و هنر است که به شکاف و دوقطبی دامن می‌زند. دولتی که شعارش وفاق ملی است، باید مراقب باشد که دوقطبی‌سازان پشت نقاب و نقب‌های لابی‌گری‌ها، زمینه‌سازی برای تحقق شعار وفاق در سینما را مسدود نکنند.

اغلب هنرمندان جریان اصلی سینما، نه جریان بازاری فعلی، از سیاست‌های سه‌ساله سازمان سینمایی ناراضی هستند و خواستار تغییر جدی و فوری در این حوزه. نقش آنهایی که در سه سال گذشته و دولت پیشین در ایجاد نارضایتی سینماگران موثر بوده، روشن است و انتظار می‌رود تا چهره‌هایی که با ساخت دوقطبی و ایجاد نارضایتی، زمینه فاصله هنرمندان با سازمان سینمایی را تشدید کرده‌اند، دیگر در دایره مدیریت و تصمیم‌گیری‌ها حضور نداشته باشند. آنهایی که نگذاشتند فیلمسازانی مثل سعید روستایی که خونی تازه در رگ سینمای اجتماعی ایران ریختند، با ممنوعیت و محرومیت روبه‌رو شوند.

مدیری که فیلم «برادران لیلا» را به‌بهانه عدم‌سانسور سکانس سیلی لیلا به پدرش به محاق برد و با توقیف و حتی دادگاهی فیلمساز مواجه کرد، قطعاً نمی‌تواند مدیر مناسبی برای دولت وفاق ملی باشد. آنها که با محدودیت و محرومیت برای فیلمسازان جدی که آثار منتقدانه‌ای ساخته‌اند، راه را برای گسترش سینمای مبتذل و فیلم‌های کمدی نازل فراهم کردند، نمی‌توانند به وفاق دولتمردان و سینماگران کمک کنند.

ما در حوزه سینما و در سطحی کلان‌تر در حوزه فرهنگ به امنیت فرهنگی نیازمندیم، نه فرهنگ امینتی درسینما. سازمان سینمایی به مدیرانی نیاز دارد که بتوانند به سینما و سینماگران حس امنیت ببخشند تا همدلی و وفاق ایجاد شود. دوقطبی‌سازان گذشته نمی‌توانند مدعیان وفاق در دولت جدید باشند.

۵۷۵۷

* منبع : روزنامه هم‌میهن


خبر آنلاین