به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، رضا درستکار منتقد و داور چهل و سومین دوره جشنواره فجر در گفتگویی که در کافه خبر خبرآنلاین داشت اوضاع بحرانی تلویزیون را مورد بررسی قرار داد.
طبق آمار، تعداد کارمندان صداوسیما بین ۳۰ تا ۹۰ هزار نفر تخمین زده میشود. این آمار دقیق نیست. آقای محمد هاشمی، رئیس اسبق صداوسیما، گفته بود که تعداد کارمندان این سازمان بین ۸۰ تا ۹۰ هزار نفر است. اما طبق برخی گزارشها، این عدد بین ۳۰ تا ۴۰ هزار نفر تخمین زده شده است. اگر حد وسط را بگیریم، حدود ۵۰ هزار کارمند در این سازمان مشغول به کار هستند.آیا چنین سازمانی که طبق گفته خود مدیرانش، مخاطبانش به ۷۰ درصد هم نمیرسد، باید چنین بودجهای دریافت کند؟ وقتی خود مدیران اعتراف میکنند که میزان بینندهها کاهش یافته، چه دلیلی برای این حمایتهای مالی گسترده وجود دارد؟
بهعنوان یک منتقد، یک ایرانی و کسی که مالیات میدهد، این آمار را قبول ندارم. صداوسیما از بودجه عمومی کشور تأمین میشود و مردم هزینههای آن را از طریق مالیاتشان پرداخت میکنند. اما وقتی در خانه خودم، در خانوادهام، در میان دوستان و آشنایان میبینم که هیچکس تلویزیون تماشا نمیکند، چطور میتوانم این آمار ۷۰ درصد مخاطب را بپذیرم؟در شهرهای بزرگ، میزان بینندههای تلویزیون بسیار کم شده است. شاید در شهرهای کوچک و روستاها، صداوسیما هنوز مخاطبان خودش را حفظ کرده باشد، اما در کلانشهرها، مردم دیگر به این رسانه اعتماد ندارند.
این منتقد ادامه داد: « یکی از معاونان فعلی صداوسیما همان کسی است که جشنواره عمار را راه انداخت. ایدهاش این بود که از مساجد فیلمساز تربیت کند. ایده در ظاهر خوب بود، اما مسأله این است که در حوزه فرهنگ، آدمها با زور نگه داشته نمیشوند. اگر کسی استعداد داشته باشد، میماند و رشد میکند؛ اگر نداشته باشد، باید برود. اما مشکل اینجاست که نگاه مدیریتی صداوسیما باعث شده است که افراد با استعداد حذف شوند و افرادی بدون صلاحیت جایگزین آنها شوند. در نتیجه، ما با رسانهای بیکیفیت و بیمخاطب مواجه هستیم. رقم بودجه صداوسیما چشمگیر و بسیار زیاد است، در حالی که ما در سایر حوزههای فرهنگی، دستمان بهشدت بسته است. کل بودجه فرهنگی کشور حدود چهار درصد از کل بودجه است، که بخش عمده آن را صداوسیما میبلعد. وزارت ارشاد هم از این مقدار اندکی دریافت میکند، اما همان را هم بخشهای غیرسینمایی میبلعند و چیزی به سینما نمیرسد.»
درستکار اشاره کرد: «نکته دیگر این است که صداوسیما از تبلیغات درآمد بسیار زیادی دارد. بسیاری از نهادها مجبور هستند که تبلیغاتشان را در صداوسیما پخش کنند. شما ببینید، در برنامههای ورزشی مثل فوتبال، ۱۵ دقیقه پشت سر هم تبلیغات پخش میشود. با این وجود، چرا باید این سازمان همچنان از بودجه عمومی کشور تغذیه شود؟یکی از شاخصههای اصلی تلویزیون، بیسلیقگی است. سطح فرهنگی برنامهها بسیار پایین آمده و مردم هیچ حسی نسبت به این برنامهها ندارند. برنامهها میآیند و میروند، بدون اینکه تأثیری بگذارند.شما ببینید، برای شب یلدا یا نوروز، دکورهای عظیم، لباسهای فاخر، گلآراییهای پرهزینه و زرقوبرق زیاد دارند، اما محتوا ندارند. وقتی محتوایی تولید نمیشود، همه اینها بیفایده است.»
برای مطالعه کامل این گزارش اینجا کلیک کنید.
۲۴۵۲۴۵
خبر آنلاین